قلاقیران

خروش نایمان

قلاقیران

خروش نایمان

من گل خودروی کوهستانیم
اهل این ایل بی سر و سامانیم

هر سخن وقتی و هر نکته مکانی دارد

شنبه, ۵ دی ۱۳۹۴، ۱۱:۲۲ ق.ظ


یکی از وظایف شورای نگهبان نظارت بر کلیه انتخابات کشور است. شورای نگهبان موظف است صلاحیت همه نامزدهایی که جهت شرکت در هر انتخابات به جز انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا در وزارت کشور ثبت‌نام می‌کنند را بررسی نموده و پس از آن اجازه شرکت در انتخابات را به آن کاندیدا بدهد. البته در هیچ کجای قانون اساسی منعی برای شرکت کنندگان در انتخابات از حیث تعداد لحاظ نشده است.

آیت الله جنتی دبیر محترم شورای نگهبان در آخرین روز ثبت نام از کاندیداهای دهمین دوره مجلس شورای اسلامی در خطبه‌های نماز جمعه تهران با ابراز تاسف از افزایش ثبت‌نام‌کنندگان انتخابات خبرگان و مجلس شورای اسلامی اظهار داشت: برخی چرا زحمت درست می‌کنند.

این اظهار نظر به سرعت تیتر یک روزنامه‌های اصلاح طلب و رسانه‌های بیگانه شد و این گفته را مستمسکی برای هجمه علیه دموکراسی حاکم بر کشور و از آن مهم‌تر جناحی بودن شورای نگهبان قرار دادند و چه بسا افراد بی اطلاعی که تحت تاثیر این رسانه‌ها قرار گیرند.

اما حقیقت ماجرا چیست؟

در ماه‌ها و هفته‌های گذشته برخی از تئورسین‌های جریان اصلاحات به صراحت بیان داشتند یکی از راهبردهای اصلی آنها برای عبور از فیلتر شورای نگهبان افزایش تعداد شرکت کننده‌هاست تا جایی که عضو شورای مرکزی حزب مشارکت بیان داشت؛ اصلاح طلبان حریف رد صلاحیت خواهند شد.

با اذعان به سازماندهی این تعداد شرکت کننده از سوی جناحی خاص و همچنین با قبول به حق بودن دغدغه اعضا و دبیر شورای نگهبان در صیانت از حق الناس مردم و اجرای مر قانون و همچنین جلوگیری از عملی شدن طراحی پشت پرده محکومین فتنه 88، باید اعتراف کرد این گونه اظهار نظر کردن در مقام دبیر شورای نگهبان هیچ گونه دستاوردی برای نظام به‌همراه نداشته جز راه‌اندازی موج جدید تخریب و هجمه به شورای نگهبان و به تبع آن ساختار سیاسی و چه بسا امنیتی کشور.

چرا باید به گونه‌ای سخن رانده شود که آنه شرکت در انتخابات جرم است؟

به قول حافظ شیرازی " هر سخن وقتی و هر نکته مکانی دارد".

 

  • محمد جعفر روشنی

رسانه‌ ملی یا میلی؟!

پنجشنبه, ۳ دی ۱۳۹۴، ۱۲:۰۸ ب.ظ


وجود هژمونی رسانه‌ای و اثرگذاری غیر قابل انکار دستگاه عظیم تبلیغاتی غرب باعث شده در میدان رقابت رسانه‌ای، عرصه بر رسانه‌های مستقل تنگ شود و آنها نتوانند به جریان سازی مورد نظر خود بپردازند و عملا به واکنش‌های انفعالی و یا احیانا موثر مقطعی با ضریب نفوذ محدود بسنده ‌کنند. صدا و سیما به‌عنوان مهم‌ترین تریبون رسمی جمهموری اسلامی ایران که رسالت تبلیغ و جریان سازی گفتمان انقلاب اسلامی در عرصه‌های مختلف را بر عهده دارد نیز در این صحنه کارزار رسانه‌ای با محدودیت‌ها و مشکلات خاص خود روبه‌روست و مضاف بر آن از ابتدای انقلاب تا به امروز به انحای مختلف مورد هجمه مخالفین نظام اسلامی قرار گرفته است. مخالفینی که با گرایش‌های مختلف اما مشترک در ضدیت با آرمان‌ها و موجودیت حکومت اسلامی سعی در منتسب کردن رسانه ملی به جناحی خاص داشته و صد البته که توانسته‌اند در این مسیر نیز موفق باشند. موفقیتی که نقش برخی از مسئولین نیز در آن به چشم می‌خورد.

با پذیرش برخی اقدامات و تصمیمات رسانه ملی در مقاطع حساس و خاص هم‌چون انتخابات ریاست جمهوری 88 و قابل نقد بودن آن و همچنین فاصله گرفتن از شاخص‌های رسانه حرفه‌ای، باید این را هم قبول داشت که احزاب و جناح‌ها پس از رسیدن به مسئولیت و قدرت ناشی از منصب به طرز شگفت آوری به دنبال مثبت جلوه دادن خود در انظار افکار عمومی و به بیانی صحیح‌تر استخدام رسانه ملی هستند و کوچکترین انتقاد از خود را به مثابه تخریب عملکرد خود پنداشته و رسانه ملی را متهم به رسانه‎ میلی در اخیار جناح رقیب می‌دانند. این فرار به جلو و تکرار آن توسط دولت‌ها و مسئولین و احزاب مختلف در بلند مدت بزرگترین آسیب را به سرمایه اصلی رسانه یعنی اعتماد مخاطب می‌زند و حل این معضل دیگر به سهولت صورت نخواهد گرفت.  

فرجام سخن اینکه صدا و سیما با رعایت بیش از پیش شاخص‌های رسانه حرفه‌ای از جمله بی‌طرفی رسانه‌ای در برخورد با احزاب مورد پذیرش نهادهای قانونی کشور و احزاب نیز با رعایت انصاف در نقد عملکرد این رسانه، می‌توانند در شکل گیری و تقویت رسانه ملی مورد پذیرش احزاب، قانون و از همه مهم‌تر مردم کمک کنند و شائبه میلی بودن آن را از بین ببرند.

 

  • محمد جعفر روشنی

چه مجلسی در راس امور است؟

چهارشنبه, ۲ دی ۱۳۹۴، ۰۶:۱۱ ب.ظ


ارکان و نهادهای مختلف موجود در ساختار قدرت و حاکمیت جمهوری اسلامی ایران هر کدام وظایف، مسئولیت‌ها و ماموریت‌هایی را بر عهده دارند اما در این بین مجلس شورای اسلامی از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است تا جایی که امام خمینی رحمت الله علیه آن را در راس امور دانست. حال با مرور اجمالی مجموعه اقدامات نمایندگان و کلیت قوه مقننه در ادوار مختلف این سئوال به ذهن متبادر می‌شود که آیا مجلس فعلی و مجالس گذشته در راس امور بوده‌اند؟ و اینکه آیا منظور امام در راس امور بودن هر مجلسی با هر ویژگی و کیفیتی بوده است؟

در پاسخ باید گفت به نظر می‌رسد امام (ره) در نظر خود مجلسی را در راس امور می‌دانست که نمایندگان آن تمام وظایف نمایندگی را در چهارچوب قانون به جا آورده و با تصمیمات و اقدامات خود به دنبال استیفای حقوق مشروع ملت باشند نه تضییع حقوق موکلان خود.

متاسفانه آنچه مشاهده می‌شود این است که بسیاری از نمایندگان مجلس شورای اسلامی با تخلف‌های متعدد و آشکار به این نهاد مهم و اثرگذار قدم می‌گذارند و در طول دوران تصدی مسئولیت نمایندگی نیز زدوبندهای سیاسی و جناحی را جزئی لاینفک از مسئولیت و ماموریت خود می‌دانند.

حال چگونه می‌توانیم بپذیریم نماینده‌ای با صرف هزینه‌های چند صد میلیونی و میلیاردی و با خرید رای و تطمیع مخالفین پس از راه‌یابی به مجلس او را نماینده و وکیل ملت بدانیم؟ در راس امور بودن پیش کش!. چگونه می‌توانیم تصور کنیم نماینده‌ای به جای اینکه نماینده وکلای واقعی خود باشد به دفاع توافقی از وزرا و دولت پرداخته و و وکیل الدوله بودن را به خوبی معنی می‌بخشید آنگاه او را در راس امور تلقی کنیم؟ و بسیار است موارد و مثال‌های اینچنینی!

فی الواقع بسیاری از نمایندگان مجلس شورای اسلامی منافع حزب و دسته خود را بر منافع موکلان خود ترجیح می‌دهند و بعضا مشاهده شده منافع جریان سیاسی مد نظر خود را بر منافع مردم ترجیح داده‌اند. آنچه مسلم است این که مجلس شورای اسلامی قابلیت قانونی در راس امور قرار گرفتن را دارد اما به سختی می‌توان مجلسی را پس از انقلاب پیدا کرد که به معنای واقعی و حقیقی کلمه شایستگی در راس امور قرار گرفتن را دارا بوده باشد.

حال که بار دیگر تنور انتخابات مجلس شورای اسلامی گرم شده است و تکاپوهای کاندیداها به اوج خود رسیده است انتظار و البته امید هست راه گذشته را نپیمایند تا شاهد مجلس دهمی با ویژگی‌های بارز قوه مقنه در تراز انقلاب اسلامی باشیم.

 

  • محمد جعفر روشنی


انتخاب حسینعلی منتظری در سال 64 به عنوان قائم مقام رهبری و انتخاب سید علی خامنه‌ای در خرداد 68 به سمت ولی فقیه و جانشین امام خمینی رحمت الله علیه بی‌تردید دو تصمیم مهم خبرگان رهبری از بدو تاسیس این نهاد (سال 62) تاکنون به‌شمار می‌رود. به اعتقاد بسیاری از صاحب‌نظران جلسه مهم‌تر و معروف به جلسه تاریخی خبرگان، جلسه تعیین جانشین حضرت امام (ره) در نیمه خرداد 68 است. از این روی بررسی موضع‌گیری‌ها، سخنرانی‌ها و از همه مهم‌تر نحوه اداره آن جلسه از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است که می‌تواند پس از گذشت ربع قرن حقایق بسیاری برای نسل سومی‌های علاقه‌مند به دانستن تاریخ انقلاب، روشن سازد.

رییس جلسه آیت الله مشکینی بود اما رسماً جلسه توسط آقای هاشمی اداره شد. همانطور می‌دانیم آقای هاشمی ابتدا مسئله شورای رهبری را مطرح کرد، این اقدام سوال‌های مهمی را به ذهن متبادر می‌کند؛

·        آقای هاشمی با وجود اطلاع از نظر امام، ابتدا رهبری فردی را مطرح کرد.

·        اگر گزینه شورایی رای می‌آورد تکلیف  نظر امام خمینی در مورد شایستگی رهبری آقای خامنه‌ای چه می‌شد؟

·        آقای هاشمی در اقدامی خلاف عرف از مخالفین شورایی خواست قیام کنند. (آرای ممتنع به آرای موافق شورایی اضافه ‌شد)

·        با وجود اختلاف بسیار زیاد آرای مخالف و موافق شورایی، آقای هاشمی سه مرتبه رای گیری را به امید تغییر آرا تکرار کرد.

با وجود شکست شورایی اداره شدن قوه قضاییه و تجربه تلخ تقسیم قدرت در قوه مجریه، اصرار آقای هاشمی بر شورایی شدن رهبری با توجه به تجربه ناموفق گذشته و آگاهی از مشکلات پیش روی شورایی، جای تعجب دارد. برخی بر این باورند فراهم بودن مقدمات رییس جمهوری آقای هاشمی و همچنین سمت جانشینی فرماندهی کل قوای ایشان کافی بود که با شورایی شدن رهبری و عضویت ایشان در شورا، دیگر اعضا به حاشیه رانده شده و خود محوریت نظام را به‌دست گیرد!

به هر تقدیر و علی رغم میل آقای هاشمی شورایی رای نیاورد و بررسی گزینه فردی در دستور قرار گرفت. آیت الله گلپایگانی اولین گزینه فردی بود که تنها با اقبال 14 عضو خبرگان مواجه شد و سپس نام آیت الله خامنه‌ای مطرح شد. آقای هاشمی در این مقطع که انتخاب آقای خامنه‌ای قریب الوقوع بود و می‌دانست نظر اعضا روی چه کسی است و پس از علنی شدن اعتراض آقایان شبستری و معصومی که پیش‌تر چندین بار درخواست آنها مبنی بر نقل خاطره امام را رد کرده بود، اقدام به نقل خاطره کرد، به عبارتی نوشتاروی پس از مرگ سهراب!

ذکر چند نکته در این خصوص نیز ضروری به‌نظر می‌رسد؛

·        به گفته بسیاری از اعضای خبرگان، گزینه دیگری غیر از آقای خامنه‌ای برای رهبری وجود نداشت و بیان خاطره تنها سرعت انتخاب فرد مورد نظر را بالا برد.

·        آقای هاشمی با رد شدن گزینه شورایی باز هم اقدام به نقل خاطره امام نکرد و اجازه داد نام آیت الله گلپایگانی مطرح شود.

·        در حالیکه آقای طاهری خرم آبادی به عنوان منشی جلسه شروع به نقل خاطره امام کرد، بلافاصله آقای هاشمی حرف را از دهان ایشان گرفت و خود خاطره را بیان کرد!

·        جناب هاشمی که از ذکاوت خوبی برخوردا است آیا نمی‌دانست خاطره امام یک خاطره معمولی نیست بلکه بیان حقیقتی مسلم از زبان کسی است که ذره‌ای اغراق در تمجید از افراد نداشته و سخن او حجت شرعی است و نباید لحظه‌ای در نقل آن درنگ می‌کرد؟

به نظر می‌رسد بر خلاف ادعاهای چند سال اخیر و تلاش‌های هدفمند رسانه‌ای برای القای نقش آقای هاشمی در رهبری حضرت آیت الله خامنه‌ای، حقیقت چیزی غیر از این است. با مرور اجمالی موضع‌گیری‌های آقای هاشمی در آن جلسه می‌توان ادعا کرد ایشان نه تنها تلاشی برای قبولاندن این انتخاب به اعضای جلسه نداشته بلکه شواهد و قرائن چیزی خلاف این را نیز به اثبات می‌رساند.

وقتی امام خمینی به صراحت می‌فرماید: "شورایی خیلی جواب نمی‌دهد و فرد بهتر و زودتر تصمیم می‌گیرد" و در جای دیگر می‌فرماید: "با وجود آقای خامنه‌ای نگران نباشد" و یا "آقای خامنه‌ای شایسته رهبری است"، یعنی با اظهر من الشمس بودن نظر امام بر رهبری فردی و آن هم آقای خامنه‌ای، ایشان تشخیصی غیر از تشخیص امام داشت، یعنی هم تمام قد پای شورایی ایستادید و هم در آخرین لحظه مجبور به بیان خاطره شد. جالب آنکه پس از گذشت بیش از  25 سال از نظر امام، ایشان هنوز شورایی را مفید‌تر می‌داند و بیان داشته: "طرفدار شورای رهبری بودم و بر همان نظر هستم".

اما سئوالی از جناب هاشمی؟

با فرض وجود رهبری شورایی و مفید بودن آن و با احتساب اینکه حضرتعالی عضوی از اعضای شورای رهبری ‌بودید، در جریان فتنه 88 چه سرنوشت شومی در انتظار نظام اسلامی بود؟ نظامی که یکی از اعضای شورای رهبری آن از قضا راس فتنه بود!

آقای هاشمی اخیرا بیان داشته‌اند؛"مردم عاشق امام و در مرحله بعد رهبری هستند"، در پاسخ باید اظهارداشت؛ مردم بر خلاف برخی خواص، رهبری را جدای از امام نمی‌داند که بخواهد به یکی بیش از دیگری عشق بورزد و صد البته که بیان اینگونه مطالب انحراف درتبعیت از ولایت فقیه است که می‌تواند سرآغاز فتنه‌ها شود.

به هر تقدیر خبرگان ملت با برگزیدن فرد اصلح مورد نظر امام و امت و با عبور از بعضی کارشکنی‌ها به قول رییس وقت خبرگان آیت الله مشکینی انتخابی کردند که انشاالله رضایت حضرت بقیه الله الاعظم ارواحنا له الفدا را نیز در پی داشته است.

(انهم یکیدون کیدا و اکید کیدا)

 

  • محمد جعفر روشنی

عزل قائم مقام رهبری؛ درس‌ها و عبرت‌ها

سه شنبه, ۲۴ آذر ۱۳۹۴، ۰۳:۵۳ ب.ظ
  • محمد جعفر روشنی

شیخ آدم معروفی است

پنجشنبه, ۲۸ آبان ۱۳۹۴، ۰۱:۱۸ ب.ظ

استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی، دفاع از مظلوم و مبارزه با ظالم همگی از جمله شعارهای زیبا و مردم پسند انقلاب ما بود و بی‌تردید در این مسیر مردم و مسئولان به موفقیت‌هایی اگر نگویم بی‌نظیر اما کم نظیر دست یافته‌اند.
اما عدالت!!، عدالت اجتماعی و تحقق آن نیز از جمله شعارهای انقلابی است که متاسفانه در دولت‌های مختلف با چالش‌ها و تناقض‌هایی همراه بوده است.
اینک و پس از گذشت قریب به 4 دهه از انقلاب 57 مردم ایران و عبور از فسادهای کلان میلیاردی در نهادهای مختلف رسیدیم به دادگاه ب. ز. دادگاهی که از قرار معلوم آیینه تمام نمای عدالت خواهی و حق طلبی و دفاع از منافع ملت ایران است. اما یک سئوال؟؟ ب.ز کیست؟ خدا کند ب.ز بازی دادن ملتی نباشد که برای اجرای عدالت و اقامه عدل اسلامی خون‌ها داد و خون دل‌ها خورد.
آیا بهتر نبود مسئولانی که خود را از مردم می‌دانند، خود را از مردم بدانند و نه مثل دولت راستگویان! بلکه همانند امام امت با مردم راستگو و صادق باشند و زالو صفتان پشت پرده و انقلابی نما را که از جیب ملت، نظام و از همه مهم‌تر اسلام مایه می‌گذارند و بزرگترین آسیب را به سرمایه اجتماعی که همانا اعتماد مردم به نظام است، می‌زنند را معرفی و مجازات کنند تا بار دیگر شاهد ظهور ب.ز ها نباشیم.
دلا بسوز برای جوانی به نام ب. ز که بازیچه دست غارتگران بیت المال شد و مردمی که ب. ز را اصل ماجرا می‌دانند.
راستی شیخ کیست؟ همین را میدانم که آدم معروفی است...

  • محمد جعفر روشنی